سنگ صبور
میان انبوهی از کار گیر کرده ام. کارهایی که می بایستی قبل تر ها انجامشان می دادم اما مانند یک بقچه چند گره کور بهشان زدم و پرت شان کردم به گوشه ای. حالا اما نوبت انجام شان شده. خوشبختانه از انجامشان لذت می برم. کار همیشه برای من لذت داشته حتی کارهای بسیار سخت و پیچیده که تا مدتی کلافه و سردر گم ام کرده بودند و آرزوی تمام شدنشان را داشتم، اما پس از اتمام تازه متوجه می شدم که چه لحظات خوبی را در کنارشان سپری کرده ام.
این روزها صبح هایم با چشم به هم زدنی شب می شوند. قصد گلایه ندارم چون با بودن شان فرصتی برای فکرهای مزخرف و آزار دهنده ندارم.
شکر خدا که از مدد بخت کارساز بر حسب آرزوست همه کار و بار ما
(درستش " کارو بار دوست" است که با اجازه از حضرت حافظ اندکی تغییر دادم)
نوشته شده در دوشنبه 93/2/15ساعت
10:49 عصر گفت و لطف شما ()
Design By : Night Melody |